نقش موسیقی در بهبود مغز نارسا
پژوهشگران سوئیسی در بررسی جدیدی دریافتند که میتوان با موسیقی، به رشد مغز نوزادان نارس کمک کرد.
بخش قابل توجهی از رشد عصبی نوزاد، طی سه ماه آخر بارداری صورت میگیرد. اگر این فرآیند به خاطر نارس بودن نوزاد مختل شود، شبکههای عصبی، به اندازه کافی رشد نمیکنند و نهایتاً نوزاد به اختلالات مربوط به رشد عصبی مانند دشواری یادگیری دچار میشود. پژوهش جدیدی که در “دانشگاه ژنو” (University of Geneva) سوئیس انجام شده، نشان میدهد نوع خاصی از موسیقی میتواند به رشد مغز نوزادان نارس کمک کند تا رشد عصبی آنها مانند نوزادان سالم باشد.
پژوهشگران، بررسی خود را با تحلیل صداها و ابزار موسیقی آغاز کردند که به نظر میآمد برای نوزادان نارس، مناسب باشند. فرضیه آنها این بود که صداهای آرامشبخش و خوشحالکننده، مناسبترین نوع موسیقی هستند و میتوانند تجربههای استرسزا را در نوزادان رفع کنند. عقیده پژوهشگران این بود که استرس و اضطراب پیش از تولد، با نقصهای عصبی پس از تولد که در نوزادان نارس دیده میشوند، در ارتباط است.
“آندریاس والنویدر” (Andreas Vollenweider)، آهنگسازی است که در این پروژه به کار گرفته شده تا موسیقی مناسبی را برای درمان بسازد. او با همکاری پرستاران، صداهای گوناگون را روی نوزادان تازه متولد شده آزمایش میکند. “لارا لوردیر” (Lara Lordier)، یکی از پژوهشگران این پروژه گفت: والنویدر با ابزار موسیقی که نوزادان به آنها واکنش بهتری نشان دادهاند، سه نوع موسیقی خاص ساخته است.
وی افزود: نکته مهم اینجاست که این محرکهای موسیقی، بر اساس شرایط نوزاد انتخاب شدهاند. هدف ما این است که بر اساس هر مرحله از خواب نوزاد، موسیقی مناسبی ارائه دهیم؛ یک موسیقی برای بیدار شدن، یک موسیقی برای خوابیدن و یک موسیقی برای پخش شدن طی زمانی که نوزاد در خواب است.
پژوهشگران پس از کامل شدن هر سه موسیقی که مدت زمان هر کدام هشت دقیقه بود، تصمیم گرفتند قدرت هر موسیقی را آزمایش کنند. آنها گروهی از نوزادان نارس را در نظر گرفتند و آنها را به دو گروه تقسیم کردند. نخستین گروه، موسیقی درمانی را طی پنج جلسه در هفته دریافت کردند و گروه دوم، بدون کمک موسیقی تحت درمان قرار گرفتند. نوزادان گروه نخست در هر جلسه، با هدفون به یکی از موسیقیهای هشت دقیقهای گوش کردند.
مغز کودکان، در ۴۰ هفته با استفاده از “تصویرسازی تشدید مغناطیسی کارکردی” یا “افامآرآی” (fMRI) اسکن شد و پژوهشگران، اسکنها را با اسکن مغز نوزادان سالم مقایسه کردند و دریافتند که مغز نوزادان نارسی که درمان نشده بودند در مقایسه با مغز نوزادان سالم، به نقصهای قابل توجهی دچار شده است.
لوردیر ادامه داد: شبکهای که بیش از همه قسمتها تحت تأثیر قرار دارد، شبکه سالینس (Salience Network) مغز است که اطلاعات را شناسایی و ارتباط آنها را با زمانهای خاص ارزیابی میکند و سپس آنها را به شبکههای دیگر مغز مرتبط میسازد. نقش شبکه سالینس علاوه بر ارتباطات اجتماعی و عاطفی، هم برای یادگیری و هم برای کارهای مرتبط با عملکرد شناختی بسیار مهم است.
در این آزمایش، نوزادان نارسی که تحت موسیقی درمانی قرار داشتند، بهبود قابل توجهی در شبکههای مغزی خود نشان دادند. ارتباط میان شبکه سالینس و شنوایی نوزاد توانست عملکرد شبکههای دیگر مغز را به شکل قابل توجهی بهبود بخشد و حتی شبکه کلی مغز نوزادان نارس را به شرایط مغز نوزادان سالم نزدیک کند.
این پژوهش هنوز به طور کامل انجام نشده و مشخص نیست اثرات موسیقی بر رشد مغز، تا چه مدت باقی میمانند. نخستین گروه نوزادان این آزمایش، در حال حاضر شش سال دارند و این دقیقاً همان سنی است که معمولاً مشکلات مربوط به رشد عصبی، خود را نشان میدهند. پژوهشگران قصد دارند در مرحله بعد، کودکان را مورد آزمایش قرار دهند تا اثر بلند مدت موسیقی درمانی را از نظر رفتاری و عصبی در آنها مشاهده کنند.
این پژوهش، در مجله “PNAS” به چاپ رسید.