پارکینسون
رازگشایی دستخط انسان برای تشخیص بیماری پارکینسون
1392/7/4
دانشمندان در تشخیص بیماری پارکینسون در مراحل اولیه، گامی به جلو برداشتهاند. آنها میگویند، دستخط کسی که در مراحل ابتدایی ابتلا به این بیماری قرار دارد کلیدی برای تشخیص بیماری محسوب میشود.
وبسایت رادیو سراسری آلمان در گزارشی مینویسد، پارکینسون نوعی از بیماری دستگاه عصبی مرکزی است که احساس ناامنی و تنهایی را در بیمار افزایش میدهد. این بیماری که نواحی خاصی از مغز را درگیر میسازد سبب بروز تغییراتی در رفتار بیمار میشود.
سارا روزنبلوم، کاردرمان (ارگوتراپیست) و پروفسور دانشگاه حیفای اسرائیل در مورد نشانگان (سمپتوم) بیماری میگوید: «بیماران درمییابند که صورتشان سفتتر و حرکات چهرهشان مشکلتر شده است. گاهی ورم خفیف هم وجود دارد و اغلب دستخط آنها هم تغییر میکند. دستخط آنها دیگر شبیه قبل نیست.»
به گفته او، اما تشخیص قطعی پارکینسون سالها بعد از مراحل اولیه صورت میگیرد. به همین دلیل پروفسور روزنبلوم تصمیم گرفت در دانشگاه حیفا روشی ابداع کند که با کمک آن بتوان پارکینسون را در مراحل اولیه تشخیص داد.
این روش همان، آنالیز (تجزیه و تحلیل) دستخط است. آزمونشوندگانی که در این پروژه علمی با او همکاری کردند باید اسم خود و چند سطر از یک آدرس را بر روی کاغذی مینوشتند. زیر دست آنها نرمافزاری قرار داشت که قادر به افتراق و تمیز دست خط فرد سالم با دست خط فرد بیمار بود.
خانم روزنبلوم میگوید: «به علاوه ما فهمیدهایم که بیماران مبتلا به پارکینسون به مدتزمان بیشتری برای نوشتن نیاز دارند و فشاری که دستشان بر روی کاغذ وارد میکند نیز کمتر از افراد سالم است.»
تشخیص بیماری پارکینسون در مراحل اولیه بسیار دشوار است. این استاد دانشگاه حیفا ابراز امیدواری میکند که با تشخیص زودرس بیماری بتوان در درمان هم موفقتر بود. او در مورد راههای درمان اضافه میکند: «این راه میتواند دارودرمانی یا از آن مهمتر حرکتدرمانی باشد. برای نمونه در دانشگاه فنی حیفا عینکی ابداع شده که بیماران پارکینسونی با استفاده از آن بهتر میتوانند ببینند.»
تشخیص زودهنگام پارکینسون موفقیتی در مبارزه با این بیماری محسوب میشود؛ چرا که با تشخیص پیشرس میتوان احساس ناامنی بیمار را کاهش داد.
آیا آنالیز دستخط روشی قابل اتکا است؟
اما اینک این سئوال پیش میآید که ارزیابی دستخط برای تشخیص زودهنگام بیماری تا چه اندازه قابل اتکا است؟ بهخصوص که در زمانه حاضر نوشتن با دست تقریبا از دور خارج شده و بیشتر افراد از طریق تایپ کردن مینویسند.
پروفسور روزنبلوم در باره این مشکل توضیح میدهد: «اما ما هنوز موقع امضا کردن، اسم خودمان را با دست مینویسیم. لازم نیست که شما زیاد بنویسید تا ما بتوانیم از طریق نوشتههای شما بیماریتان را تشخیص دهیم.»
تبادلات عصبی بین مغز و دست این امکان را پدید میآورد که بتوان با روشی ساده مانند سنجش دستخط در مراحل اولیه هم به وجود پارکینسون، آلزایمر و افسردگی پی برد. در قدم بعدی میتوان موفقیت درمان را هم با ارزیابی دستخط دریافت.
پارکینسون چیست؟
بیماری پارکینسون از بیماریهای دستگاه عصبی مرکزی است. در این بیماری نواحی خاصی از مغز توانایی خود در تولید دوپامین (یکی از ناقلهای عصبی) را از دست می دهند. فقدان دوپامین باعث نامنظم شدن حرکات بدن میشود.
لرزش دست و پا، سفتی عضلانی، کندی حرکت و تکلم، راه رفتن نامتناسب و اختلالات بلع از جمله علائم شایع پارکینسون محسوب میشود.
اما علائم این بیماری به شدت متفاوت است؛ تا جایی که این علائم را میتوان شخصی تلقی کرد. روند بیماری و سرعت پیشرفت آن نیز در افراد مختلف فرق میکند.
پروفسور روزنبلوم میگوید: «ما در مطالعاتمان از آزمونشوندگان خواستیم، فقط اسم خود و آدرسی ساده و سهسطری را بنویسند. بیمارانی که در مراحل اولیه پارکینسون قرار داشتند به روشنی از این راه قابل تشخیص بودند؛ دستخط آنها کوچکتر بود؛ آهستهتر مینوشتند و فشار دستشان هم موقع نوشتن کمتر از افراد سالم بود.»
دوچرخه سواری سریع در کنترل پارکینسون موثر است.
1392/7/1
دکتر جی البرتسJay Alberts متخصص نوروساینس در یک گشت دونفره با دوچرخه طویل خود در شهر ایووای Iowa امریکا برای دادن اطالاعات به اهالی در مورد بیماری پارکینسون که خود نیز به ان مبتلا می باشد متوجه شد که با پا زدن سریع او که در قسمت جلوی دوچرخه قرار داشته است علایم کسالتش بیسار بهتر شده است و این پایه تحقیقی در مورد تاثیر رکاب زدن سریع در کاهش علایم بیماری پارکینسون شد که در ان تعداد26 بیمار با عارضه پارکینسون در دو گروه مورد بررسی قرار گرفتند:
یک دسته در یک دوچرخه ثابت قرر گرفته و در یک ریتم دلخواه شروع به رکاب زدن کردند و دسته دیگر در دوچرخه های طویل دو نفره در قسمت جلو با سرعتی حداقل 30 در صد سریع تر از گروه مقابل رکاب زدند.
پس از8 هفته از رکاب زدن هقته ای سه بار دسته ای که با قدرت بیشتر و سریع تر فعالیت داشتند 35 درصد بیشتر در علائم خود بهبود داشتند در صورتی که گروه رکاب زن معمول نشانه ای از بهبودی نداشتند.
سرعت پا زدن سریع در این تحقیق 77تا 80 دور در دقیقه بود.
محققین در این مطالعه توسط دستگاه ارتباط عملی ام ار ای functioal connectivity MRI میزان اکسیژن مغز را قبل و بلافاصله بعد و 4 هفته بعد از تمرین اندازه گیری کردند و مشاهده کردند که در دسته سریع رکاب زن فعالیت ارتباطی بین قشر مغز اولیه و ناحیه خلفی تالاموس بهبود یافت.
برخی نواحی قشر مغز در بیماران پارکینسونی فعالیت کمتری از خود نشان داد که نشانه این بود که انها که برای جبران نقص حرکتی خود نیاز بیشتری به حرکت داشتند پس از تمرینات ورزشی یاد شده به این افزایش فعالیت مغزی نیاز کمتری داشتند.
این مقاله در کنفرانس سالانه انجمن رادیولژی امریکا که از 25 تا 30 نوامبر سال 2012 در شیکاگو در ایلینویز امریکا برگذار شد مطرح گردید.
جراحی در درمان پارکینسون
8/9/2013
یک بررسی مطالعاتی جدید نشان میدهد که عمل جراحی مغز نه تنها بر آن دسته از بیماران پارکینسونی که درمان دارویی در آنها بیاثر است تأثیر میگذارد بلکه در بیماران جوانتر نیز پاسخ داده و روند بیماری را کند میکند.
تا کنون عمل جراحی کاشتنمحرکهای عمقی مغز در آن دسته از بیماران پارکینسونی به کار گرفته میشد که بیشتر از ۶۰ سال سن داشتند و دارو در آنها بیاثر بود. اما یک بررسی تازه که توسط عصبشناسان آلمانی و فرانسوی انجام شده نشان میدهد که این عمل در مورد بیماران جوانتر نیز موثر است.
به گزارش روز جمعه (۱۵ فوریه/ ۲۷ بهمن) “اشپیگلآنلاین” آلمان، آنها این بررسی را روی بیمارانی انجام دادند که به طور متوسط ۵۲ سال سن داشتند و دست کم ۷ سال و نیم به پارکیسنون مبتلا بودند.
در این بررسی بیماران برای دو سال تحت نظر قرار داشتند. نیمی از آنها تنها از دارو استفاده میکردند. نیم دیگر هم دارو مصرف میکردند و هم تحت عمل جراحی کاشت محرک مغزی قرار گرفتند.
گونتر دویشل(Günther Deuschl) ، نورولوژیست (عصبشناس) درمانگاه وابسته به دانشگاه شلسویگ ـ هولشتاین آلمان که همراه با همکاران خود نتایج این بررسی را در مجله پزشکی “نیو انگلند” منتشر کرده میگوید: «کیفیت زندگی بیماران بعد از کار گذاشتن محرک در مغز در قیاس با بیمارانی که تنها دارو مصرف میکردند به وضوح بهتر شد.»
به گفته دویشل، تحرک و تواناییآنها در کنترل فعالیتهای روزانهبهبود یافت و نیازشان به دارو نیز کمتر شد.
تحرک این بیماران ۵۳ درصد و کیفیت زندگی و فعالیتهای روزانه آنها به ترتیب ۳۰ درصد بهبود یافت.
بیماری پارکینسون
بیماری پارکینسون بیماری دستگاه عصبی مرکزی است. در این بیماری نواحی خاصی از مغز توانایی خود در تولید دوپامین (یکی از ناقلهای عصبی در مغز) را از دست می دهند. فقدان دوپامین در این بیماری باعث نامنظم شدن حرکات بدن میشود.
لرزش دست و پا، سفتی عضلانی، کندی حرکت و تکلم، راه رفتن نامتناسب و اختلالات بلع از جمله علائم شایع این بیماری است.
عمل جراحی بیماری پارکینسون حساس است و نورولوژیستها باید پیش از عمل جراحی از پوششبافتها و حفرههای درون مغز تصاویر زیادی بردارند. خونریزی در این عمل میتواند جان بیماران را به خطر بیاندازد. پس از عمل نیز احتمال عفونت زخمها وجود دارد. صرع یا اختلال تکلم از عوارضی است که ممکن است پس از عمل پیش بیاید.
از ۱۲۴ مریضی که در این بررسی تحت عمل جراحی قرار گرفتند ۶۸ نفر عوارض شدیدی از خود نشان دادند. برخی باید دوباره عمل میشدند و در بعضی دیگر محرک مغز از جای خود لغزیده بود.
اما دویشل میگوید: «پس از دو سال به غیر از یک مریض که از عوارض ناشی از بخیههایخود در رنج بود در بقیه بیماران دیگر از این مشکلات اثری نبود.»
همچنین در گروهی که تنها تحت درمان دارویی قرار گرفته بود نیز ۶۵ نفر به اثرات جانبی شدید ناشی از مصرف داروها دچار شدند.
دکتر دویشل ادامه میدهد: «بررسی مطالعاتی ما نشان میدهد که با وجود احتمال بروز اثرات شدید جانبی فواید کاربرد محرکهای عمقی مغز بر زیانهای آن میچربد.»
کارولین تانر (Caroline Tanner) از مؤسسه پارکینسون دانشگاه استانفورد آمریکا معتقد است: «این بررسی از نظر دقت عمل بینظیر است.»
وی در عین حال از این کار تحقیقاتی انتقاد میکند و میگوید، آزمایششوندگان را به این دلیل که حد اکثر ۶۰ داشته و نسبتا سالم بودند نمیتوان بیمار معمول (تیپیک) پارکینسون به حساب آورد.
بیماری پارکیسنون در میان افراد بالای ۶۰ سال شایع است. این بیماری در افراد جوانتر هم دیده میشود که ۵ تا ۱۰ درصد از مبتلایان را تشکیل میدهند.
مشکلات دیگر
افزون بر این بیم آن میرود که انجام عمل جراحی تمایل بیماران پارکینسونی برای خودکشی را افزایش دهد. ۴ تن از افراد آزمایششونده در این بررسی دست به خودکشی زدند. دو نفر از آنها به گروهی که تحت جراحی قرار گرفتند تعلق داشتند و دو بیمار نیز درمان دارویی دریافت میکردند.
دکتر گونتر دویشل میگوید: «ما بر این باوریم که محرک عمقی مغز عامل خودکشی نبود.»
او تصور میکند، بیمارانی که حاضر به شرکت در چنین بررسیهایی هستند آنهاییاند که آمادگی بیشتری برای پذیرش خطرات دارند و احتمال دست زدن به خودکشی نیز در این دسته بیشتر است.
بررسی یادشده توسط وزارت تحقیقات آلمان، مقامهای فرانسوی و شرکت مدترونیک تأمین مالی شد. عمل جراحی و محرکهای مغز در مراکز درمانی آلمان حدود ۳۰ هزار یورو هزینه در بر دارد.
دکتر دویشل میگوید، بسیاری از کارشناسان مشارکتکننده در این بررسی برای کار خود از شرکت مدترونیک حقوق دریافت کردند. ولی این شرکت نه در نوع تحقیقات و نه در ارزیابی آن دخالتی نداشت. وی این بررسی را نمونهای از مشارکت با شرکتهای صنعتی همراه با حفظ استقلال بخش علمی میداند.
امید به افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به پارکینسون با داروهای جدید
3/23/2013
در سه تحقیق جدید که در شصت و پنجمین کنگره مغز واعصاب امریکا در سان دیه گو مطرح شده است دورنمای روشنی برای درمان بیماران با پارکینسون اعم از نوع پیشرفته و یا انواع اغازین ان که به داروهای متداول جواب نداده اند به دست داده شده که امید برای بهبود کیفیت زندگی را در انها بالاتر می برد.
دکتر روبرت هاو سر Robert Hauser از دانشگاه شهر تامپا در فلوریدای جنوبی و یکی از محققین این پروژه مطالعاتی اظهار می دارد که این تحقیقات امید به درمان این بیماران را که بعد از بیماری الزایمر دومین بیماری شایع منهدم کننده سیستم عصبی است بالا میبرد.
اولین تحقیق در این مطالعه 3 قسمتی درباره سقوط ناگهانی فشار خون در بیماران پارکینسون در تغییر وضعیت از نشسته به ایستاده است که باعث گیج شدن و عدم تعادل و افتادن به زمین شده و حدود 18 در صد از بیماران با پارکینسون را مبتلا می کند. علت ان ناتوانی سیستم اعصاب خودکار در ترشح ماده عصبی شیمیایی نوراپینفرین برای کمک به تامین تعادل در تغییر وضعیت است.
در این تحقیق تعداد 225 بیمار با پارکینسون به مدت 8 هفته یا روی دارونما قرار گرفته و یا انکه داروی دروکسی دوپا droxidopa که به نور اپی نفرین تبدیل می شود گرفتند بعد از مدت مزبور انهایی که داروی فوق را گرفته بودند بصورت قابل توجهی نسبت به انهایی که دارونما گرفته بودند یعنی دوبرابر کمتر به عوارضی مانند گیجی و عدم تعادل ومبتلا می شدند و نیز دفعات سقوط و افتادن به زمین هم کاهش قابل توجهی در دوره 8 هفته ای تحقیق پیدا کرده بود.
تحقیق دوم در باب پدیده قفل شده بیمار wearing off یعنی ادامه داشتن علائم موتوری مانند سفتی و لرزش علیرغم دریافت میزان کافی لودوپا می باشد, پدیده ای که دربیماران با پارکینسون که سالها لوودوپا دریافت کرده اند شایع است.تعداد 420 بیمار برای این قسمت مطالعه انتخاب شدند و درانهایی که پدیده اف شدن را برای بیش از 6 ساعت در روز داشتند به مدت 12 هفته یا دارونما دریافت کرده و یا انکه از داروی Tozadenantعلاوه بر لوودوپا استفاده کرده و درپایان 12 هفته مشاهده شد که زمان پدیده مربوط تا حدود یک ساعت در روز تقلیل یافت و علاوه بران منفعت دیگر داروی مذکور کاهش حرکات غیر طبیعی در زمان تاثیرات مثبت دارو به نام دیسکنیزی بود.Dyskinesia
در مطالعه تحقیقی سوم روی 321 بیمار که پارکینسون در مراحل اولیه داشتند و به داروهای محرک دوپامین جوابی نداده بودند انجام شد و به گروهی از انها دارونما و به دسته ای دیگر داروی Azliect -Rasagiline در حداکثر 4 دوز روزانه به مدت 12 هفته داده شد و در پایان دوره مطالعه مشخص شد که انهایی که این دارو را گرفته بودند نسبت به انهایی که دارونما دریافت کرده بودند حداقل 2/4 امتیاز مثبت در بهبود علائم موتوری داشتند.عوارض جانبی دارو کم ودر حد دارونما بود.
این تحقیقات جالب و مهم در حال تکمیل و ارائه داروها به بازار درمانی هستند.
www.aan.com
اثر بخشی مفید داروهای صد افسردگی در پارکینسون
گزارشاتی در دست ست که برخی داروهای ضد افسردگی بدون انکه تاثبر سویی روی حرکات و سفتی بدن بیماران پارکینسونی داشته باشند می توانند افسردگی انها را بهبود بخشند.اصل گزارش در شماره 11 اوریل 2012 مجله نورولژی ارگان انجمن مغز.اعصاب امریکا به چاپ رسیده است.
ایرین ریچاردز زاهبر این تحقیق از دانشکده پزشکی روچستر در نیویورک می گوید این یک موصوع مهم است زیرا افسردگی در بیماران پارکینسونس شایع است و داروها یضد افسردگی نسل قدیم موثر اما عوارض زیادی دارند و داروهای ضد افسردگی نسل جدید هم عوارض کمتری داشته اما کارایی انها در بیماران پارکینسونی چندان مشخص نیست وبعلاوه نگرانی در مورد بدتر کردن علایم حرکتی در پارکینسون در مورد انهاوجود دارد.
بیماری پارکینسون یک عارضه مغزی عصبی مزمن است که به مرور زمان پیشرفت کرده و باعث ناتوانی بیمار در حرکت و کاهش توانایی کنترل خود در حرکات به علت معدوم شدن برخی سلولهای مغزی در نواحی مختلف مغزی است.افسردگی یکی از علایم این بیماری است و تقریبا نیمی از بیماران پارکینسونی در طول زمان به اختلالات روحی روانی مبتلا می شوند که خود یکی از علل عمده ناتوانی انها است.
داروهایی که تست شدند عبارت بودند از پاروکسیتین و ونلافاکسین که اولی یک متوقف کننده انتخابی بازجذب سروتونین(SSRIs) و دومی متوقف کننده بازجذب سروتونین و نوراپی نفرین است(SNRIs).
115بیماربا درجات شدت مختلف پارکینسون در یک دوره3ماهه مطالعه شدند که بر پایه ضوابط مربوطه افسردگی داشتند.حدود 1/3 بیماران پاروکسیتین و 1/3 ونلافاکسین و 1/3 دارونما گرفتند و میزان مصرف دارو تا حد کنترل افسردگی بود.
در مجموع بیمارانی که پاروکسیتین گرفتند 59درصد و انهایی که ونلافاکسین گرفتند 52درصد و انهایی که دارونما گرفتند 32 در صد بهبودی داشتند.معیار ارزیابی افسردگی مقیاس درجه بندی هامیلتون بود و با استفاده از 3 شیوه مقیاس بندی دیگر هم همین نتایج بدست امد.
مطالعه نشان می دهد که در عین حال که دارونما هم نتایج اثربخشی داشته است اما داروهای ضد افسردگی بوضوح اثار مفیدی دارند بدون انکه علایم موتوری بیمار را بدتر کنند.
تشخیص پارکینسون با ازمایش غده بزاقی
تحقیق جدیدی نشان می دهد که ازمایش یک پروتیئن خاص در مایع بزاقی می تواند به تشخیص بیماری پارکینسون کمک کند.این مطالعه که توسط دکتر چارلز ادلر از مایو کلینیک اریزونا مسئول این تحقیق هدایت شده در شصت و پنجمین کنگره بیا المللی مغز و اعصاب امریما که مارس اینده در سان دیه گو برگزار خواهد شد معرفی و بحث خواهد شد.دکتر ادلر می گوید تا کنون تست بخصوصی برای تشخیص پارکینسون دردسترس نبوده است ود در کالبد شکافی های مبتلایان به پارکینسون پروتیئن های غیر طبیعی خاصی در غدد تحت فکی انها بوده است که در افراد زنده در بزاق انها یافت شده و این در واقع تنها تست شناخته شده تشخیص پارکینسون در افراد زنده است اهمیت ان در تشخیص صحیح و به موقع در امر درمان است.در این مطالعه تعداد 15 فرد مبتلا به پارکینسون با متوسط سنی 68سال که سابقه 12 سال ابتلا به این کسالت را داشتند و به درمان داروهای ضد پارکینسون جواب داده و عارضه غدد بزاقی هم نداشتند بررسی شدند.بیوپسی عد بزاقی در دو ناحیه فک تحتانی و نیز غدد ریز زیر لب تحتانی انجام شد.نسوج نمونه برداری شده رنگ امیزی شده و از نظر وجود پروتئین اختصاصی پارکینسون ارزیابی شد.در چهار مورد از بیوپسی های انجام شده فک تحتانی نمونه کافی برای بررسی لازم علیرغم تلاش محققین برای تکمیل بیوپسی وجود نداشت و در 9تا از 11 بیمار باقیمانده و یا در 82 در صد انها پروتیئن مربوطه یافت شد.
دکتر ادلر می کوید که بررسی های بیشتری برای اظهار نظر دقیق تر مورد نیاز است اما به نظر می رسد که نمونه مثبت درغدد بزاقی لب تحتانی کمتر از غد تحت فکی است.وی می گوید که این تنها تست شناخته شده زمون غدد تحت فکی برای تشخیص بیماری پارکینسون در افراد زنده است .وی اضافه می کند که اهمیت این تست در زمانی که تشخیص دقیق ضرورت پیدا می کند مانند وقت انجام اعمال درمانی تهاجمی مانند تحریک عمقی مغزی و یا ژن درمانی بیشتر مشخص می شود
نظرات بسته شده است.