طبیبی حاذق در جستوجوی شناخت شاهنامه
پزشک ایرانی منتخب آلمان که روزگاری نامش در کنار نام سرشناسان رشته پزشکی به عنوان نامزد جایزه نوبل شناخته شد، عشق عجیبی به همولایتیاش داشت. او سالها بر گرد زوایا و خبایای شاهنامه میگشت چرا که معتقد بود «هنوز زوایای بسیاری از «شاهنامه» ناشناخته مانده است و ما ایرانیان نتوانستهایم آن طور که باید و شاید این سند هویت خود را به نسلهای امروز ایران و جهان بشناسانیم». زندهیاد محمد حسین طوسیوند که هم ولایتی فردوسی بود در روستای باژ به دنیا آمد وعجیب که همزمان با گرامیداشت فردوسی درگذشت.او به عشق شاهنامه، بنیاد فردوسی را راه انداخت تا فردوسیشناسان برجسته دوران را گردهم بیاورد و خبایا و زوایای شاهنامه را به نسل امروز بشناساند. با کوشش همین بنیاد بود که بسیاری از آثار شاهنامهپژوهان منتشر و هزاره سرایش شاهنامه در یونسکو ثبت شد و کشورهای مختلف این مناسبت را پاس داشتند. طوسی وند با همه افتخاراتی که در کارنامه علمی خود ثبت کرده بود اما اهل هیاهوی تبلیغاتی نبود. در یک روز پاییزی که به دیدارش برای گفتوگو رفتیم، دیوار و قفسههای کتابخانه مطلبش آراسته به لوحهای تقدیر و تندیسهای زیادی بود که حکایت از کمکهای انساندوستانه این شاهنامه پژوه در مقاطع مختلف داشت. طوسیوند آن روز با همان روپوش سفید کارش به پیشواز آمد وگرم و صمیمی از ما استقبال کرد. او هر چند آدم کم حرفی به نظر میرسید اما خود باب گفتوگو را بازکرد و از لزوم احیای فرهنگ و زبان فارسی و تاثیرات عصر جهانی شده بر فرهنگ و خرده فرهنگهای ایرانی سخن گفت و از اینکه فرهنگ جهانی و ابزار تکنولوژی در عصرجهانی شده، هویت ایرانی را تهدید میکند. وی به علاقهاش به پژوهش درباره دانش پزشکی در اثر سترگ شاهنامه اشاره کرد و گفت: «برای نخستینبار در جهان عمل وضع حمل «سزارین» در شاهنامه مطرح شده است؛ آنجا که رودابه رستم را با سزارین به دنیا میآورد. همچنین در شاهنامه به روشهای درمانی زیادی اشاره شده که سالها شیوه رایج درمان بیماران بوده است. هماکنون پژوهش در این حوزه به پایان رسیده اما دنبال کسی هستم تا این اثر را ویرایش و بازنویسی کند چون احساس میکنم سالها دور بودن از وطن موجب شده تا نتوانم به زبان روانی بنویسم». رییس بنیاد فردوسی در این دیدار به خاطرات دوران کودکی و آشناییاش با شاهنامه اشاره کرد و افزود: پدر من از روستازادگان باژ بود. این روستا زادگاه فردوسی است، با اینحال از دید اغلب ایرانیان ناشناخته مانده است. پدرم شیفته شاهنامه بود و زمانی که من خواندن را یاد گرفتم، توصیه کرد که شاهنامه را بخوانم. بنابراین علاقه من به شاهنامه از همان دوران کودکی آغاز شد و هر چه بزرگتر شدم این علاقه در من شدت گرفت. طوسیوند با بیان اینکه بازنشسته شده است و هر سال برای رسیدگی به کارهای بنیاد فردوسی و درمان بیماران به ایران بازمیگردد، گفت که هنوز زوایای بسیاری از «شاهنامه» حکیم طوس ناشناخته مانده است و ما ایرانیان نتوانستیم آن طور که باید و شاید این سند هویت خود را به نسلهای امروز ایران و جهان بشناسانیم. وی تاسیس بنیاد فردوسی را از سال 80 در همین راستا خواند و خاطرنشان کرد: 8 سال برای تاسیس بیناد تلاش کردیم اوایل که این طرح را مطرح کردیم نگاه مثبتی نسبت به آن وجود نداشت و به همین دلیل مذاکرات زیادی با محمدحسین مرعشی، رییس سازمان میراث فرهنگی وقت داشتیم تا توانستیم نگاهها را تغییر دهیم.
علی هادیلو
http://etemadnewspaper.ir/
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.