آخرین اثر هایدگر، لغزشهای یک فیلسوف بزرگ
یادداشتهای هایدگر به عنوان “دفترهای سیاه”، که در زمان این فیلسوف بزرگ منتشر نشد، در آیندهی نزدیک منتشر میشود. آخرین اثر فیلسوفی که به گرایشهای ضدیهودی نامور است، از هماکنون حساسیت زیادی برانگیخته است.
مارتین هایدگر (۱۸۸۹ – ۱۹۷۶) فیلسوف نامی آلمان در آخرین سالهای زندگی آثار خود را به ناشر سپرد. قرار بود پس از تکمیل نشر مجموعه آثار او که بر صد جلد بالغ میشود، یادداشتهای روزانهی او که در چندین “دفتر سیاه” نگاشته بود، منتشر شود. اما با مرگ او این مهم به تأخیر افتاد.
هایدگر از اوایل دهه ۱۹۳۰ به نگارش یادداشتهای روزانه پرداخت که حاوی تأملات فلسفی او نیز هست. به زودی یادداشتهای مربوط به سالهای ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۱ در سه جلد و ۱۳۰۰ برگ منتشر میشود. انبوه هواخواهان و مخالفان هایدگر برای انتشار این آخرین اثر او روزشماری میکنند.
هایدگر و ایدئولوژی نازی
انتشار این یادداشتها از هماکنون بحث و جدل فراوانی برانگیخته است. گرایش هایدگر به ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم که همواره ورد زبانها بود، اینک توجیه بیشتری یافته است. مفسران فرانسوی آثار هایدگر در “دفترهای سیاه” نمونههای آشکارتری از گرایش او به افکار ضدیهودی پیدا کردهاند.
دهها سال پیش بسیاری از دوستان و همکاران هایدگر از گرایش او به افکار نازی سخن گفته بودند. برای نمونه کارل یاسپرس، فیلسوف نامی، در “بیوگرافی فلسفی” خود آورده است که هایدگر به راستی به “توطئه جهانی یهودیان” اعتقاد داشت.
برخلاف تصور، خصومت هایدگر با یهودیان تنها اندیشهای گذرا یا احساساتی شخصی نبوده، بلکه تا حدی در فلسفه او ریشه داشته است. به نظر مفسرانی که “دفترهای سیاه” را کاویدهاند، او کوشیده است، گرایش ضدسامی خود را از دید فلسفی “مستدل” کند. او “یهودیت جهانی” را نوعی تجسم شر و تباهی ارزیابی کرده که شناسهی اصلی آن “مدرنیته بیریشه” است.
شخصیتی دوگانه
با آگاهیهای تازه روشن میشود که هایدگر نه تنها در زمان “رایش سوم” از ایدههای ضدسامی حمایت میکرد، بلکه حتی پس از سقوط رژیم نازی و فاش شدن جنایتهای عظیم پیروان آدولف هیتلر، در مرزبندی با عقاید نازی هیچ تلاشی نکرد.
نکته دیگر این پرسش است که چرا هایدگر قصد داشت “تأملات فلسفی” خود در “دفترهای سیاه” را برای عموم منتشر کند؟ او فیلسوفی محتاط بود و عقاید شخصی خود را تنها با گروه اندکی از دوستان نزدیک در میان میگذاشت. به قول یکی از مفسران، شاید فیلسوف بزرگ خواسته نشان دهد که “یک تصمیم سیاسی چه بسا به پیامدهای غیرارادی منجر میشود”.
نباید از یاد برد که هایدگر هیچگاه عقاید نازیستی خود را انکار نکرد، اما آن را فرعی و بیاهمیت جلوه داد. طرفداران او نیز تلاش میکنند زندگی فلسفی را به کلی از گرایشهای سیاسی او جدا کنند. آنها یادآور میشوند که هایدگر دوستان و شاگردان بسیاری داشت که یکی از نامورترین آنها هانا آرنت بود.
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.