مردی که به هوای ادبیات قید پزشکی را زد

۰

art5

علی دهباشی سردبیر مجله بخارا در ادامه دیدارش با اصحاب فرهنگ و هنر در کتابفروشی آینده، با کامران فانی مترجم، پژوهشگر ادبیات و کتابدار پیشکسوت دیدار و گفت‌وگو کرد. در این دیدار که با حضور سیدمصطفی محقق‌داماد، داریوش شایگان و پروفسور کارلو چرتی برگزار شد؛ کامران فانی در گپی صمیمانه به پرسش‎های حاضران پاسخ گفت.
وی در پاسخ به این سوال که از تحصیل در رشته پزشکی به ادبیات فارسی و کتابداری تغییر رشته دادید، گفت: «من از شهرستانی مثل قزوین آمده بودم تهران و آن وقت‌ها هم فقط رشته‌های پزشکی و مهندسی ارج و قربی داشتند و من هم باید حتما دکتر می‌شدم که اتفاقا در همین رشته در دانشگاه تهران قبول شدم و دو سالی هم این رشته را خواندم، دانشکده پزشکی در ضلع شمالی دانشگاه بود و من که معمولا از در جنوبی رفت و آمد می‌کردم و وقت خروج از کنار دانشکده ادبیات می‌گذشتم و گاهی سری هم به آن‌جا می‌زدم و اسامی افرادی مانند دکتر پرویز ناتل خانلری و بدیع‌الزمان فروزان‌فر و جلال همایی را می‌دیدم، به خودم می‎گفتم جای من این‌جاست. به این ترتیب وقتی سال دوم رشته پزشکی بودم؛ دوباره در کنکور شرکت کردم و
رتبه ١۶ را کسب کردم.
برای ثبت‌نام رفتم دانشکده ادبیات، متصدی بهم گفت که تا رتبه ٢۵٠ می‎توانند پزشکی بخوانند و من تو را در دانشکده ادبیات ثبت نام نمی‎کنم. بحث ما ادامه داشت تا اینکه من کارت دانشجویی دانشکده پزشکی را نشانش دادم و قصه را برایش تعریف کردم. متصدی هم سری تکان داد و من شدم دانشجوی
زبان و ادبیات فارسی.
وی همچنین درباره اینکه چرا دیگر چیزی نمی‎نویسد یا ترجمه نمی‎کند؟! با اشاره به کتاب « سه خواهر» از آنتوان چخوف که سال ۴۶ آن را ترجمه کرده است می‌گوید« نوشتن و تالیف ضدکتابخوانی است، می‌دانید که کتابخوانی فی‌نفسه لذت‌بخش است، تالیف و ترجمه لذت کتابخوانی را از نویسنده و مترجم می‌گیرد، آنهایی که من را می‌شناسند به خوبی می‌دانند بعد از دوره‌یی دیگر ننوشتم و وقتم را برای خواندن صرف کردم، اصولا با تخصص هم مخالفم، چون تخصص‌گرایی از انسان فردی تک‌بعدی می‌سازد که آن انسان تک‌بعدی کامل نیست، فردی کامل است که بتواند با تمام معارف بشری
آشنایی پیدا کند. »
از کامران فانی پرسیدند که شما در عرصه ویراستاری نیز کار کرده‎اید و در این زمینه نیز صاحب نام هستید، درباره ویراستاری در ایران چه فکر می‎کنید؟ کامران فانی پاسخ داد: ویراستاری در ایران عمدتا در ترجمه به کار گرفته شده و تا به حال سابقه نداشته که نویسنده و مولفی بخواهد با ویراستار کار کند، به شیوه‏ای که در غرب متداول است.
وی در خصوص کتاب‌خوانی، یادی کرد از زنده‌یاد ایرج افشار و افزود: حدود ۵٠ یا ۶٠ سال پیش زنده‌یاد ایرج افشار، مجله‌یی با عنوان «مجله راهنمای کتاب» منتشر می‎کرد.  در یکی از شماره‌ها پرسشی درباره تعداد کتاب‌های خوانده‌شده برای خوانندگان مجله مطرح کرد، هفته بعد جــوانی ٢۵‌ساله از مشهد در نامه‎یی نوشت که تا آن زمان ٢۴ هزار جلد کتاب خوانده‌ است، حالا می‌گویم آن جوان مشهدی چه کسی است. القصه، مرحوم افشار در شماره بعد نوشت، شما با توجه به این سن‌تان اگر روزی یک کتاب هم می‎خواندید، به این تعداد نمی‎رسیدید. خلاصه این جوان که کسی نبود جز محمدرضا حکیمی معروف، در پاسخ نوشت آقای افشار چرا شما به جای تشویق
من حساب و کتاب کردید؟

 http://etemadnewspaper.ir/

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.

× ثبت نوبت آنلاین