علل مرگ و میر بیماران ام اس

۹,۰۳۷

ms16

“گفتگو از مرگ یطور کلی خوشایند بسیاری نیست بخصوص اگر در گرفتاران بیماری بدنامی به اسم ام اس باشد که خود با درد و رنج ان از زوایای متعددی دست به گریبان هستند و با صرف هزینه های بسیار مادی و معنوی بدنبال درمان و افزایش طول عمر خود هستند و شاید به دلیل همین بینش باشد که در جستجوی علل مرگ ومیر این بیماران اطلاعات ذیقیمتی در اختیار نیست ودر حالی که ارزیابی علی دلایل مرگ ومیر انها دور از دسترسی به همان هدف درمان و افزایش طول عمر مثمر انها نیست. با این پیش اگاهی در ذهن که مطالعه و بررسی دلایل مرگ و میر بیماران ام اس در جهت کمک به یافتن راه حلهای درمانی جدیدی و نه بر پایه ناامیدی از درمان انهاست به مطالعه این تحقیق نشسته و یاداور شوم که متاسفانه این بی توجهی در مورد سائر امراض مزمن و طولانی هم صورت گرفته ومی گیرد.”دکتر دونلو

علیرغم انکه در بیماران ام اس تجمع ناتوانی های  شدید در دراز مدت بعنوان علت اصلی مرگ و میر انها شناخته نمی شود اما برابر امار میزان مرگ و میر انها نسبت به کل جمعیت بالاتر است و طول عمر انها 7-14 سال کمتر است.

گزارشات متعدد دیگری برای بررسی علل کلی مرگ و میر عمدتا اما نه همگی به نتایج مشابهی رسیده اند.از سوی دیگر اطلاعات مربوط به مرگ و میر میلیونها انسان دیگر و دلایل انها از جمله بین بیماران ام اس مطالعه شده است و به سوالات مربوط به دلایل مرگ ومیر میان بیماران ام اس پرداخته شده است.انها ممکن است به دلائل دیگری که مرتبط با بیماری انها نباشد از پای درایند.در بیش از نیمی از موارد در گواهی فوت انها علت مرگ ام اس قید شده است.

مقوله مرگ در بیماران ام اس توسط متخصصین مغز واعصاب مورد بی توجهی واقع شده است و به ان به اندازه لازم توجه نشده است.درست است که بقا و ادامه زندگی هدف غیر قابل رقابتی در عرصه مرگ وحیات بشمار می رود اما به پدیده مرگ و علل ان هرگز به عنوان یک راهکار درمانی در جریان تحقیقات مربوطه به این بیماری توجه نشده است که البته این در بسیاری امراض مزمن دیگر هم صادق است و درعوض تمرکز بر درمانهای علامتی و داروهای تغییر دهنده سیر بیماری قرار گرفته است.

در این تحقیق که توسط دکتر انتونیو اسکالفاری Antonio Scalfari  وهمکاران او  از انگلستان انجام شده است به دلایل مرگ ومیر در بیماران با بیماری ام اس در زمانهای مختلف در مکانهای متفاوت و در دوره های زمانی متغیر پرداخته شده ودر شماره 9 جولای 2013 مجله نورولوژی ارگان انجمن مغز واعصاب  امریکا به چاپ رسیده است.

در مورد رابطه بین جنسیت و مرگ ومیر در بیماران ام اس نطریات متفاوتی وجود دارد که شاید علل ان تغیر و شرائط محیطی محل گزارشات و یا انکه تاثیر فاکتورهای ژنی بر عوامل محیطی و عکس ان باشد که در گزارشات زیادی طول عمر زنها رابیشتر و در پاره ای گزارشات در زن و مرد یکسان و در عده ای دیگر طول عمر مردها را بیشتر دانسته اند.

در یک گزارش جدیدتر تفاوتهای بافتی ناشی از تغیرات در ژنها و الل های بیماران را در توارث خطرات و ریسک فاکتورها و نیز چگونگی ایجاد بیماری ام اس موثر دانسته اند.

هرچند ام اس در دراز مدت بیملری مزمن و ناتوان کننده محسوب شده است اما تجمع این ناتوانی ها علت بالقوه مرگ در بیماران بشمار نمی اید.اما در مراحل پیشرفته انواع ناتوان کننده عوارض سیستمیک بیماری می تواند مرگ اور باشد.عفونت پیشرفته ریه-عفونت خونی-نارسایی کلیه و اختلالات فلبی عروقی از جماه علل مرگ بشمار می ایند.که علت و تعریف مرگ در انها با توجه به نظرات درج شده در گواهی فوت می تواند براحتی و بسادگی امار را تغییر دهد.یعنی علل مرگ غیر مذتبط با ام اس عمدتا همان علل مرگ در کل جمعیت می باشد که به ترتیب شامل مسائل قلبی عروقی-سرطانها-عونت ها و امراض ریوی تنفسی و اعتیاد و خودکشی است که امار این علت ها در جوامع مختلف و در زمانهای متفاوت بشدت تفاوت دارند.

در دو مطالعه تحقیقی در نروژ حوادث قلبی عروقی به ترتیب علل 14/4 و 13/1 درصد از مرگ ومیر بیماران ام اس بوددرحالیکه در فنلاند این علت 26%مرگ ومیر بشمار می رفتکه البته مرگ  در اثر گرفتاریهای قلبی عروقی به سن و ریسک فاکتورهای مربوط هم وابستگی شدیدی دارند.در مطالعه فنلاند ریسک مرگ ومیر در این بیماران در اثر سرطان هم بالا بود که 35درصد در برابر 8/6 و 10/1 در دو مطالعه نروژی است که شاید مجددا به تفاوت سنی گروه های مطالعه شونده مربوط باشد.مرگ به علت سرطان در دانمارک و کانادا هم پایین تر بود.

در یک مطالعه بسیار وسیع از 45000 بیمار با ام اس در مقایسه با گروه شاهد ریسک تمام سرطانها را در انها کمتر گزارش شده است که شاید به علت مرگ زودرس تر باشد چرا که سرطان با افزایش سن بیشتر می شود.

مرگ ومیر به علت مشکلات تنفسی در این بیماران از کل جمعیت در تحقیقات انجام شده کمتر است.

همانگوته که اشاره شد درج علت مرگ در گواهی های فوت بر اساس شرایط پزشک و بیمار و فرهنگهای مختلف متفائت است اما اگر یک فرد جوان ب بیماری ام اس به علت عفونت تنفسی از پای دراید می توان انرا به علت ام اس دانست.اماگاهی پیچیدگی شرائط ارتباط مرگ را با ام اس بصورت مستقیم دشوارتر می کند و نظیر سایر امراض مزمن گاهی تحلیل داده ها در فاصله زمانی بین مرگ و جمع اوری ان داده ها تغییر می کند.

در باب خودکشی گزارشات حکایت از افزایش امار ان در این بیماران نسبت به کل جمعیت دارد.اما ارزیابی این امار بشدت مورد اختلاف نظر است و امارهای بسیار متغیر و متفاوتی از این مقوله وجود دارد که اگر تغیرات جغرافیایی و نژادی را به ان بیافزاییم بیشتر می شود.در مواردی به علت مسائل اعتقادی و یا امکان استفاده از بیمه های درمانی مربوط امار وافعی خودکشی گزارش نمی شود و این صحت اطلاعات موگود را بیشتر شکننده می کند.

در فنلاند که یکی از بیشترین امار خودکشی را در جهان دارد گزارش خودکشی معملا مخدوش نیست و یا به عنوان حادثه دیگری مطرح نمی شود و در ضمن بازدارنده های فرهنگی و اجتماعی هم برای متفاوت نشان دادن خودکشی وجود ندارد و در برگه های فوت  همان خودکشی نوشته می شود,در واقع بین کل جمعیت و بیماران ام اس تفاوتی در امار مرگ به جهت خودکشی وجود ندارد.اما در مقابل در کانادا در این رابطه تفاوت معنی دار اماری وجود دارد که به علل فرهنگی گزارش ان معذوریت دارد.

اما در نقطه دیگری هم می توان خودگشی در بیمار ام اس را به عنوان ام اس به دلیل مرگ قلمداد کرد.

نظریه مصنفین این مقاله انست که بدون شک مرگ در میان بیماران ام اس به دلیل خودکشی ار جمعیت کلی بالاتر است و می توان انرا به عنوان یکی از دلائل مرگ در انها بشمار اوردمگر انکه دلیل خاص دیگری در دست باشد.

انها از گزارشاتی اطلاع می دهند که بر پایه ان بیماران ام اس  را به علت تصادفات رانندگی به بیمارستان اورده بودند و در بررسی های بعدی منشخص می شد که انها به قصد خودکشی با خودرو و یا وسائط نقلیه دیگری اقدام کرده بودند و در مواردی هم در واقع همان تصادفات و یا غرق شدگی دلیل مرگ انها گزارش شده بود.

لذا در مورد علل منجر به مرگ مانند تصادفات رانندگی-غرق شدن در اب -مسمومیت با داروها در بیماران ام اس باید بیشتر دقت کرد تا در ارزیابی علل منجر به مرگ در انها بتوان به امار دقیق تری دست یافت.

ارزیابی منافع تجویز داروهای سرکوب کننده ایمنی در برابر مرگ در اصر عفونت و سرطان هم از مواردی است که در ارزیابی علل مرگ ومیر این بیماران در یافتن نتایج منجر به افرابش طول عمر انها می تواند تاثیر گذار باشد.

در نهایت در این مقاله مشخص می شود که طول عمر این بیماران بین 7 تا 14 سال از کل کجعیت مشابه انها کمتر است و لااقل 50 در صد بیماران از خود ام اس فوت می کنند و از طرفی افزایش طول عمر این بیماران اینک در مقایسه با نسل قبل افزایش قابل توجهی یافته است.واینک مشل عمده در برابر این افزایش طول عمر روبرو شدن با ناتوانی های فزاینده جسمی و روحی  و برنامه ریزی برای بهینه کردن مراقبت از انها می باشد.

www.neurology.org.july 9.2013,184-191

نظرات بسته شده است.

× ثبت نوبت آنلاین