داستان خوانی روشی برای مقابله با بیماری زوال عقل
بسیاری از سالمندان نگران بروز علائم بیماری دمانس یا زوال عقل هستند. بیش از ۴/ ۱ میلیون نفر در آلمان به این بیماری مبتلا هستند. حال مددکاران آلمانی با داستانخوانی میکوشند به بیماران مبتلا به دمانس یاری رسانند.
دمانس یا زوال عقل بیماری رنجآور و مخربی است که هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ روحی به فرد آسیبهای گستردهای میرساند. آلزایمر یکی از شایعترین نوع دمانس در میان سالمندان است.
بنا به آمار مراکز پزشکی آلمان حدود ۴/ ۱میلیون بیمار مبتلا به دمانس وجود دارد که حدود نیم میلیون نفر از آنها در آسایشگاههای ویژه زندگی میکنند و تحت مراقبت دائم قرار دارند. شمار دقیق بیماران پنهان دمانس و کسانی که در خانه نگهداری میشوند کاملاً روشن نیست.
حال مددکاران آلمانی با ارائه برنامهای جدید میکوشند که رنج بیماران دمانس را کاهش دهند. روزنامه تاگس تسایتونگ با تهیه گزارشی به معرفی این برنامه پرداخته است.
خانم دیانه دیرکینگ، مسئول این برنامه جدید است. او اذعان میکند که تا کنون دارو یا روش مداوای قطعی برای این “بیماری خزنده” پیدا نشده است. اغلب بیماران حداکثر ۱۰ سال پس از بروز نخستین علائم بیماری جان خود را از دست میدهند.
آنچه این بیماری خزنده را غیرقابل تحمل میسازد، تغییر شخصیت، هویت، توانایی زبانی و حافظه بیمار است. در اغلب موارد دمانس با دیگر عارضههای جسمی همچون حملات تشنجی و عصبی همراه است.
دیرکینگ میگوید با توجه به افزایش شمار سالمندان در آلمان و دیگر کشورهای جهان، شمار بیماران مبتلا به دمانس نیز رو به رشد است. دیرکینگ به همراه همکاران خود میکوشد که از سرعت رشد بیماری بکاهد و از این طریق رنج بیماران را کاهش دهد.
قصهگویی به منظور ارتباطگیری با بیماران
در آسایشگاهی در برلین، ۶ بیمار مبتلا به دمانس در انتظار داستانخوانی هستند. زنی با لباسی بلند و زبانی فصیح وارد اتاق میشود از حرکات و لباس وی میتوان دریافت که وی مددکار یا از کارکنان آسایشگاه نیست.
او مالیز لودیگ، بازیگر تئاتر و سینما است که یکبار در هفته برای بیماران افسانهها و داستانهایی را بازگو میکند تا پلی ارتباطی میان جهان بستهی درون بیماران و دنیای بیرون برقرار کند.
هر گونه واکنش بیماران به داستانها و افسانهها به معنای تلاش آنان برای نظمبخشی به ذهنی آشفته و پریشان است. این امر مانع از گسست کامل ذهنی بیماران از جهان پیرامون میشود.
انتخاب داستانها
به گفته دیرکینگ هر داستان یا افسانهای برای بیماران دمانس مناسب نیست. داستانها باید دارای ساختاری روشن باشند تا بیماران بتوانند با اتکا به آن محتوای داستان را دریابند. معمولاً از بازگویی داستانها و افسانههای دلهرهآور پرهیز میشود.
ذهن بیماران دمانس باید به شیوههای مختلف فعال شود.
به غیر از ساختار داستان توجه به سن بیماران نیز مهم است. رئیس این برنامه میگوید اغلب بیماران متولد سالهای ۱۹۳۰ تا ۱۹۴۰ هستند. به همین علت داستانهایی انتخاب میشود که در سنین کودکی بیماران از جاذبه و اعتبار بیشتری برخوردار بودند. به معنای دیگر، سلیقه و ذائقه ادبی کودکان ۷۰ یا ۸۰ سال پیش در نظر گرفته میشود تا حداکثر ارتباط گیری میان بیمار و داستان فراهم شود.
ارزیابی علمی و میدانی
دیرکینگ تصریح میکند که استفاده از داستان و افسانههای قدیمی برای فعال کردن ذهن بیماران دمانس امر جدیدی نیست، اما آنچه این برنامه را از دیگر تلاشهای پراکنده متمایز میکند، ثبت واکنشها و اندازهگیری ملموس تاثیر این روش بر بیماران است.
در زمان بازخوانی داستانها، خانم دیرکینگ و یک کارشناس از دور ناظر واکنشهای زبانی و حرکات دست، صورت و بدن بیماران هستند. این واکنشها در فرمهای از پیش آماده شده دستهبندی و ثبت میشوند تا بتوان از تاثیر ممکن این روش در التیام بیماران آگاه شد.
این نخستین پروژه در حوزه زبان آلمانی در رابطه با بیماران دمانس است. دیانه دیرکینگ در باره این پروژه میگوید: «ما با داستانخوانی و قصهگویی چیزی را به بیماران عرضه میکنیم و امیدواریم که در آن سوی گیرندهای وجود داشته باشد. اگر از این طریق بتوان رابطهای برقرار کرد باید بسیار خشنود بود.»
نظرات بسته شده است.