مروری بر سرنوشت تسخیرکنندگان سفارتی که «لانه» نامیده شد
سیاستنامه| تسخیرکنندگان سفارت امریکا در طول بیش از سه دهه گذشته هر کدام سرنوشتی پیدا کردند. عزم جزم و هماهنگی دقیق آنها در بالا رفتن از دیوار سفارت در 35 سال پیش باعث نشد که آنها در جهتگیریهای سیاسی بعدی با هم متفق باشند بلکه به عکس اتفاق و اتحاد آنها در مواجهه با «امپریالیسم» در سیاست داخلی خیلی زود به جدایی و مرزبندی منجر شد و با گذشت زمان این اختلافات پررنگتر و پررنگتر شد. با به وجود آمدن آرایش سیاسی جدید اتفاق دیگری هم افتاد. آنها که در قضیه تسخیر «لانه جاسوسی» در متن بودند به حاشیه رانده شدند و آنها که در حاشیهها بودند آرام آرام به متن آمدند. محمود احمدینژاد به روایت دوستان دوران دانشجویی خود از دانشجویان مخالف تسخیر سفارت امریکا بوده چرا که به باور او تسخیر سفارت روسیه باید در اولویت دانشجویان خط امام(ره) قرار میگرفته است؛ او بعد از گذشت نزدیک به دو دهه به ریاستجمهوری رسید. قبل از آن هم حبیبالله بیطرف در دولت سید محمد خاتمی به مدت هشت سال وزیر نیرو بود. عزتالله ضرغامی به ریاست سازمان صدا و سیما رسید و معصومه ابتکار در دولتهای سید محمد خاتمی و حسن روحانی ریاست سازمان محیط زیست را بر عهده گرفت. در زیر مروری اجمالی داریم بر سرگذشت تسخیرکنندگان سفارتی که به «لانه جاسوسی» موسوم شد.
ابراهیم اصغرزاده طراح اصلی تسخیر سفارت امریکا، رضا سیفاللهی، محسن میردامادی، حبیبالله بیطرف و رحیم باطنی شورای مرکزی دانشجویان را تشکیل میدادند. در کنار شورای مرکزی، شورای بازو وجود داشت. علیاصغر زحمتکش، عباس عبدی، سیدمحمد هاشمی اصفهانی، اکبر رفان، محمدرضا خاتمی، محسن امینزاده، رحمان دادمان، شمسالدین وهابی، وفا تابش، محمد نعیمیپور، حسین شیخالاسلام و فروز رجاییفر اعضای این شورا بودند.
عباس عبدی پس از چندی به خاطر مشکلات شخصی از سفارت تسخیر شده امریکا بیرون آمد و به شیراز رفت. علی زحمتکش نیز مسوول عملیات تسخیر و در لانه کار حفاظت از گروگانها را بر عهده داشت، تنها فردی بود که در دادگاههای امریکا به خاطر بازداشتن یکی از گروگانها از نابود کردن اسناد تحت پیگرد قرار گرفت. سیدمحمد هاشمی اصفهانی از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بعدها با معصومه ابتکار ازدواج کرد و برخلاف همسرش از فعالیت سیاسی کناره گرفت و از مدیران نفتی شد. اکبر رفان نیز در سفارت مسوولیت تدارکات را برعهده داشت.
محمدرضا خاتمی، محسن امینزاده، نعیمیپور و معصومه ابتکار در واحد روابط عمومی بودند که مهندس احمد حسینی بر کار آنها نظارت میکرد. حسین کمالی، مسوول تبلیغات بود. وفا تابش، حسین شیخالاسلام و فروز رجاییفر نیز در کار بررسی اسناد سفارت بودند. شیخالاسلام و رجاییفر به دلیل تسلط به زبان عربی و انگلیسی گاهی نقش مترجم را هم بازی میکردند. فروز رجاییفر در روز 13 آبان مسوول دفتر دانشجویان عملیاتکننده بود.
تسخیرکنندگانی که به شهادت رسیدند
محسن وزوایی از دانشجویان دانشگاه شریف که در سفارت مسوولیت اطلاعات- عملیات را برعهده داشت، چند ماه زودتر از آغاز جنگ به سپاه پاسداران پیوست. با شروع جنگ وزوایی به جبهه غرب رفت و فرماندهی گردانی با کار ویژه عملیات پارتیزانی را برعهده گرفت. او در عملیات فتح بلندیهای بازیدراز فرمانده بود و در این عملیات مجروح شد. در آذر 1360 او فرمانده گردان حبیببن مظاهر تیپ تازه تاسیس محمدرسولالله (ص) شد که در عملیات فتحالمبین این گردان نوک عملیات بود. با تاسیس تیپ 10 سیدالشهدا او فرمانده این تیپ شد و در فروردین 61 با همین تیپ وارد عملیات بیتالمقدس (فتح خرمشهر) شد و در این عملیات بود که در 22 اردیبهشت هنگام هدایت نیروهایش چند کیلومتر مانده به خرمشهر به شهادت رسید.
عباس ورامینی نیز یکی دیگر از دانشجویان خط امام بود که مسوولیت آموزش نظامی دانشجویان را برعهده داشت. ورامینی همانند تعدادی دیگر از دانشجویان در سال 58 با یکی از دختران دانشجوی پیرو خط امام ازدواج کرد. ورامینی در سال 61 با حکم احمد متوسلیان به فرماندهی ستاد لشکر 27 محمدرسولالله(ص) منصوب شد. مسوولیت سپاه 11 قدر و قرارگاه نجف اشرف از دیگر مسوولیتهای او بود. ورامینی سرانجام در 28 آبان 62 در ارتفاعات کانیمانگا و در عملیات والفجر 4 به شهادت رسید.
علی صبوری، علیرضا هادیپور، حسین شوریده، غلامحسین بسطامی فرمانده سپاه سوسنگرد درابتدای جنگ، عبدالرحمن یا علی مدد، حسین بهادری، فضلالله عابدینی، حمید صفایی و جلال شرفی نیز از دیگر شهدای تسخیرکننده سفارت امریکا در تهران هستند.
سخنگوها
ابراهیم اصغرزاده، حبیبالله بیطرف و رحیم باطنی مسوولیت گفتوگو با رسانههای داخلی را برعهده داشتند. افشاگریهای دانشجویان به صورت مستقیم از تلویزیون پخش میشد. کسانی که به دلیل تسلط به زبان انگلیسی میتوانستند با رسانههای غربی تعامل کنند معصومه ابتکار، فروز رجاییفر، محسن وزوایی و حسین شیخالاسلام بودند. زمانی هم که قرار بود یکی از دانشجویان در نماز جمعه تهران سخنرانی کند یا بیانیهیی قرائت کند، مهدی رجببیگی این مسوولیت را عهدهدار میشد. رجببیگی سالها قبل با انتشار نشریه طنز به نام «جیغ و داد» با کمونیستها درگیر بود. رجب بیگی در مهر 60 به دست منافقین در خیابانهای تهران به شهادت رسید.
نقشآفرینی در پستهای کلیدی
پس از پایان کار لانه جاسوسی، بسیاری از دانشجویان که به خاطر انقلاب فرهنگی دانشگاهها را تعطیل میدیدند، جذب دستگاه و سازمانهای دولتی و نهادهای انقلابی شدند.
ابراهیم اصغرزاده در انتخابات مجلس سوم برای نخستین بار به عنوان عضو دانشجویان پیرو خط امام کاندیدای تهران شد. او موفق شد تا به مجلس راه یابد اما بعد از پایان مجلس سوم بازداشت شد. اصغرزاده که سخنران ثابت مراسمهای دفتر تحکیم وحدت بود در انتخابات سال 80 کاندیدا شد که رد صلاحیت شد.
محسن امینزاده نیز در دوران خاتمی به معاونت آسیای وزارت امور خارجه رفت و وزیر در سایه دوران وزارت کمال خرازی بود. مهاجر و محمد مهدی رحمتی نیز از دانشجویان خط امام بودند که مسوولیتهایی را تجربه کردند. محمدمهدی رحمتی بعدها به معاونت نظارت راهبردی «معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی» ریاستجمهوری در دوران دولت نهم منصوب شد.
حسین شیخالاسلام، یکی از سخنگویان دانشجویان پیرو خط امام، که البته رابطه خوبی با اعضای شورای مرکزی و افرادی مانند عباس عبدی و میردامادی نداشت، به معاونت سیاسی وزارت خارجه، نخستین انتصاب یکی از دانشجویان به سمتی ارشد در دولت بود. شیخالاسلام 16 سال در این معاونت باقی ماند و کارشناس خبره مسائل منطقه به خصوص فلسطین، لبنان و سوریه شد. او سپس سه سال سفیر ایران در سوریه شد و پس از نمایندگی در دور هفتم مجلس معاون خاورمیانه و قائممقام وزیر امور خارجه شد.
«طاهره رضازاده» از دیگر دانشجویان پیرو خط امام که همسر ابراهیم اصغرزاده نیز هست در انتخابات ششم به مجلس راه یافت. مجلس ششم دانشجویان پیرو خط امام دیگری نیز داشت. شمسالدین وهابی، محمد نعیمیپور و محمدرضا خاتمی که نایبرییس مجلس نیز بود.
اما قرعه نخستین و تنها وزیر در میان دانشجویان خط امام، به نام «حبیبالله بیطرف» دانشجوی یزدی دانشگاه تهران درآمد. او هشت سال وزیر نیرو بود. در دوران وزارت بیطرف، علی زحمتکش و وفا تابش دو عضو ارشد دانشجویان خط امام به خوزستان رفتند و مسوولیت ساخت سدهای بزرگ کرخه 2 و 3 را برعهده گرفتند. رحمان دادمان مدت کوتاهی وزیر راه و ترابری شد اما در یک حادثه هوایی جان باخت.
حسین شریفزادگان نیز یک سالی وزیر رفاه در دولت خاتمی بود. حسین دهقان و معصومه ابتکار نیز معاونان رییسجمهور بودند. بهزادیان که به فعالیتهای اقتصادی مشغول بود در اواخر دوران خاتمی به پارلمان بخش خصوصی رفت و رییس اتاق بازرگانی تهران شد اما بر سر اختلافات گسترده با علینقی خاموشی در آبان 84 جایش را به محمد نهاوندیان داد. در دولت نهم نیز علیرضا افشار سمتهای معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور را در دوران پورمحمدی و محصولی تجربه کرد.
عزتالله ضرغامی، پس از پایان کار سفارت به سپاه پاسداران پیوست و پس از جنگ به معاونت سینمایی وزارت ارشاد رفت و معاونت پارلمانی و امور استانهای صدا و سیما در دوران ریاست علی لاریجانی را بر عهده گرفت. وی سپس در بهار 83 به ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شد و در حال حاضر آخرین روزهای مدیریت خود بر رسانه ملی را سپری میکند. ضرغامی سالها سخنران مراسم 13 آبان در مقابل سفارت امریکا بود. اما سرنوشت محمد علی جعفری یا همان عزیز جعفری به گونهیی دیگر بود. جعفری متولد یزد در دانشکده معماری دانشگاه تهران تحصیل میکرد، به مانند بقیه به سپاه پیوست و به زودی نخستین گردان زرهی سپاه را ایجاد کرد. فرماندهی تیپ عاشورا، قرارگاه قدس و قرارگاه نجف در دوران جنگ و فرماندهی نیروی زمینی سپاه به مدت 13 سال و پنج سال و فرماندهی قرارگاه ثارالله تهران از جمله مسوولیتهای عزیز جعفری بود. وی در زمستان سال 86 با حکم فرماندهی کل قوا، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
http://etemadnewspaper.ir/
نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.