فاجعه در فرانسه، قدرت نمایی میانمایگان

۱

Social4

حمله به دفتر روزنامه فکاهی شارلی اِبدو در پاریس، در پوشش انتقامجویی عقیدتی به بهانه رنجش از مطالبی که در آن نشریه بر خلاف عقاید آنان به چاپ رسیده بود، به عنوانی کشتاری کور و کیفر و انتقامی دسته جمعی، اتفاقی نیست که برای نخستین‌بار رخ داده باشد. آن پسرک نروژی که به اردوی نوجوانان در جزیره‌یی در نروژ حمله و کشتار کرد، جوانان و نوجوانان تفنگ به دستی که هر چندگاه یک‌بار در امریکا به مدرسه‌یی، سربازخانه‌یی، دانشگاهی و فروشگاهی حمله می‌کنند، انفجار بزرگ ساختمان دولتی اوکلاهما پلیس به وسیله تیموتی مک وی، انتشار گاز سمی در متروی توکیو به وسیله آن متعصب ژاپنی، انفجار در مسابقه دو در بوستون، انفجار هتل در بمبئی و ده‌ها انفجار و قتل دیگر به وسیله متعصبین مذهبی و غیر‌مذهبی، مسلمان و غیر‌مسلمان رخ داده است، چرا این‌بار کشتار پاریس بازتاب گسترده‌تر و خشم انگیزتری داشته است؟
در واقع آن‌گونه خشونت‌ها همیشه ناشی از خشم عقده‌های جنون آمیز و فروخورده‌یی بوده است، به دست کسانی که از تعصب و توهم به جنون رسیده‌اند و به‌طور کور انجام می‌شود. حتی فاجعه بزرگ ١١سپتامبر اقدامی کور بود. یعنی جنایتکاران نسبت به مسافران سه هواپیمایی که آنها را قربانی توطئه خود کردند و نسبت به ساکنان برج‌های دوقلوی تجارت جهانی و حتی نسبت به کارکنان بنای پنتاگون خصومت شخصی یا آرمانی نداشتند. اما ترور دسته‌جمعی روزنامه‌نگاران در پاریس حاصل نوعی محاکمه خیابانی، یا بیابانی، از سوی جماعتی متشکل و بهره‌مند از منابع مالی و اطلاعاتی، یعنی همان متوهمان داعشی است که خود را مجری حکم عادلانه کشتار گروهی مشخص می‌انگاشته‌اند. اما آخرین قربانی آن حمله، پلیسی بود تیر خورده که بر صفحه اخبار تلویزیون‌های خود دیدیم که چگونه تروریست جانی به سوی او بازگشت و تیر خلاصی نصیبش کرد و از قضا این پلیس کسی جز هم قوم مسلمان و مراکشی‌الاصل آنان نبود! خطر آنجاست که میانمایگان و جاهلان، که علی‌الاصول لیاقت و درک و جایگاهی برای اعمال قدرت ندارند، با به دست گرفتن اسلحه خود را در جایگاه برتر اجرای قانون و حکم و آن هم حکمی الهی بپندارند و پروای جان هم نداشته باشند! برای اینان عقیده خودشان محترم است و دیگرانی که عقاید دیگری دارند یا با عقیده آنان موافق نیستند، طبیعتا بهتر است بمیرند! این‌بار تروریسم آنان از این لحاظ هدفمند بود! هرچند در این هدف‌گیری کسان دیگری که نقشی در خشم آنان نداشته‌اند نیز قربانی شده‌اند، اما چه باک!
قتل هزاران ایزدی و کرد و ترکمن وشیعه در سوریه و عراق به دست همین جانیان و به کنیزی فروختن دختران‌شان از همین گونه قتل‌های هدفمند، منتها با دستان بسته بود. اما قتلی که در پاریس و به دور از آن ماجراها رخ می‌دهد واکنش بیشتری دارد. جالب اینکه این‌بار قاتلان نزد پلیس فرانسه سوابقی هم داشته‌اند، به سوریه و یمن هم سفر کرده و تعلیمات هم دیده بودند، در فهرست سیاه ممنوعیت از سوار شدن بر هواپیماهای امریکایی هم قرار داشتند، اما مانند آن جانی استرالیایی، با سوابق کلاهبرداری و تعقیب در ایران، با داشتن پیشینه ۴٠ تجاوز در کارنامه‌اش فرصت یافت آن صحنه جنایی بزرگ را در فروشگاه کشور پناهگاهش استرالیا به راه اندازد، با این حال اینان هم آزادانه در گردش بودند تا چنین جنایتی انجام دهند.
درست است که هیچ بهانه‌یی انجام چنین جنایتی را توجیه نمی‌کند، اما وقتی به سوابق تربیتی برادران جانی می‌نگریم، که در کودکی والدین خود را در حادثه‌یی از دست می‌دهند و در یتیم خانه‌یی معلوم نیست در چه شرایطی بزرگ می‌شوند، چه عقده‌ها و چه انگیزه‌هایی در دل داشته اند! و دولت فرانسه نیز غافل از شش میلیون جمعیت مسلمان خود بعضا سیاست‌های یک جانبه‌یی اتخاذ می‌کند که موجب رنجش این گروه از اتباع خود می‌شود و از سوی دیگر هنگامی که بیشتر کشورها در برابر داعش جبهه‌یی مشترک تشکیل دادند، فرانسوی‌ها به خیال خود زرنگی کردند و خود را از آن به دور نگه داشتند! اکنون معنی داعش را در سوریه و عراق بهتر درمی‌یابند.

http://etemadnewspaper.ir/

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.

× ثبت نوبت آنلاین