علم و ثروت

۲

science1

قرار ما نوشتن انشای همیشگی نیست که از بین علم یا ثروت یکی را بپسندیم و در شرح بدی های دیگری بنویسیم. اجازه دهید از یک زاویه دیگر نشان دهیم که چطور به لحاظ تاریخی، علم و ثروت رفقای بسیار قدیمی هستند و در نهایت همکاری بسیار عالی این دو پدیده در امریکا باعث شده است که ۸۰ درصد اکتشافات و اختراعات صد سال اخیر به وجود آید.

بگذارید زیاد راه دور نرویم و از یک حادثه بزرگ در قرن ۱۸و در اوج دوران انقلاب صنعتی غرب یاد کنیم که به خوبی ذات دوستی بین علم و ثروت را نشان می دهد تا برسیم به آخرین تلاش کوچکی که این اواخر در یکی از کلاس های مهندسی هاروارد صورت گرفته است.

ماده شیمیای کلر به طور طبیعی در طبیعت وجود دارد ولی تا ۱۷۷۴ دانشمندان درک درستی از ساختمان وجودی اش و احتمالا قدرت بازسازی و از همه مهمتر نقش حیاتی آن در  فیلتر کردن آب های آشامیدنی و بهداشت عمومی بشر نداشتند.

دانشمند سوئدی Carl Wilhelm Scheele فکر می کرد که مایعی که توانسته بود در لابراتوار تحت  بررسی قرار دهد همان اکسیژنی است که هنوز کشف نشده بود. کنترل و شناسای و امکان بازسازی این ماده شیمیای در همین حد ماند تا آنکه چند ثروتمند انگلیسی که کارخانه های پارچه بافی در شهر گلاسکو داشتند به اهمیت اصلی کلر میدان دادند.

ثروتمندان فوق مدام به آکادمی سلطنتی انگلیس سرک می کشیدند و از دانشمندان دعوت می کردند که تجربیاتی برای شستن رنگ های اشتباهی بر روی پارچه های که تولید می کردند پیدا باشند. معرفی کلر به جامعه علمی اروپا دانشمندان انگلیسی را کنجکاو ساخت تا از آن به عنوان سفید کننده پارچه و کتان  مورد مطالعه قرار دهند و در ادامه همین تجربیات  و همکاری دانشمندان و ثروتمندان انگلیسیبود که کلر به عنوان یک ماده نجاتبخش زندگی انسان کشف شد.

تاثیرو قدرت بهداشتی آب اشامیدنی تمیز و حتی آب مورد استفاده برای نظافت و شنا و … در شهرهای اروپا که خاطره انواع طاعون های و بیماری های مرگبار را درتاریخ شهرنشینی خود داشته اند بر کسی پوشیده نیست. بالا رفتن بهداشت عمومی توسط کلر به بسیاری دیگر از انواع استانداردهای زندگی در غرب و این اواخر جهان انجامیده است.

شکی نیست که در خود امریکا و جهان مدام از بدی های ثروتمندان قهار امریکا و قدرت استعماری اش انتقاد می شود و بسیار ضروری نیز می باشد ولی به هر حال نمی توان انکار کرد که امریکا در ضمن نمونه لخت و عور ثروتمندان طماع و کنجکاو وهمیشه تشنه نوآوری را در خود دارد.

نوام چامسکی متفکر همیشه منتقد سیاست های امریکا که در دانشکده علوم انسانی دانشگاه M.I.T درس می دهد به طور مشخص قدرت بی نظیر دوستی بین ثروت و علم را در شکل گیری این دانشگاه که بیشترین اکتشاف و اختراع را در کل جهان عرضه داشته است وقتی که از او پرسیده شد چرا در دانشگاهی کار می کنی که بودجه اصلی اش توسط پنتاگون تامین می شود؟ می گوید: « دلیلی که مرا وا می دارد در این دانشگاه باشم فرهنگی انتقاد پذیری آن است. اینجا کسی سخنرانی نمی کند. اینجا فقط نظر داده می شود و قرار بر این است که هر نظری با دید انتقادی شنیده شود. اینجا هیچکس از چیزی تابعیت نمی کند»

اجازه دهید ماجرای علم بهتر است یا ثروت را با تجربه یکی از کلاس های مهندسی هاروارد خاتمه دهیم که استاد از دانشجویانش خواسته است ظرف ۱۴ هفته باید یک ماشین ساده برای دودی کردن گوشت بسازند که تکنولوژی اش سرآمد بقیه اجاق های که تاکنون ساخته شده است باشد. شرکت Williams-Sonoma  و دهها کمپانی خصوصی دیگر که بخش های از بودجه این تحقیق تجربی را تقبل کرده اند نیز در روز معرفی اجاق های که دانشچویان ساخته اند دعوت شدند و از گوشت های دودی خوردند.

دانشجویان بیشتر از هر چیز به دنبال شیوه بهتری از کنترل حرارت درون این اجاق های طراحی شده بودند و در مجموع توانستند در کنار افزایش دانش تکنیکی این وسیله، اجاقی نیز درست کنند که کارخانه داران را به کنجکاوی برای تولید وسیع این دستگاه نمایند.

یکبار دیگر تاکید بر این حقیقت لازم است که قراری نیست که چشم بر تاثیرات منفی حرص و طمع سیرنشدنی ثروتمندان معاصر دنیا و مصائبی که بر بشر تحمیل می کنند ببندیم. اما می توانیم با نگاهی همه جانبه تر به ایده های ثابت و قدیمی نظیر اینکه علم بهتر است یا ثروت بیندیشیم.science2 science3 science4

نظرات بسته شده است، اما بازتاب و پینگ باز است.

× ثبت نوبت آنلاین