تازه های افسردگی
مقدمه
داروهای ضدافسردگی برای درمان اختلالات روانی از جمله اختلال افسردگی ماژور، اختلال اضطرابی، هراس اجتماعی، وسواس فکری، اختلال استرسی پس از آسیب روانی همچنین مدیریت دردهای مزمن و برخی از انواع اعتیاد استفاده میشوند.
مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) پرتجویزترین گروه از داروهای ضدافسردگی در جهان هستند و فلوکسیتین شناختهتر شدهترین داروی این گروه است.
سروتونین یک انتقال دهنده عصبی (neurotransmitter) مونوآمین در دستگاه عصبی است که احساس خوشبختی و شادی را در انسان ایجاد میکند.
چگونگی افسردگی
سروتونین در تنظیم حالات روانی، اشتها و خواب نقش مهمی دارد و بر حافظه و یادگیری نیز اثر میگذارد.
برای سالها دانشمندان گمان میبرند که اختلال در انتقالدهندههای سروتونین عامل اصلی افسردگی است و به همین علت مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین در خط اول درمان بودند.
با این وجود مطالعات نشان میدهد حدود یک سوم از مبتلایان به افسردگی به درمان با مهارکنندههای انتخابی بازجذب سروتونین پاسخ نمیدهند.
دلیل این امر چندان روشن نبود اما مطالعه جدیدی که از سوی متخصصان ژنتیک و علوم سلولی-مولکولی در ایالات متحده صورت گرفت، پرده از این راز برداشت.
آنها با بررسی ۸۰۰ فرد مبتلا اختلال افسردگی ماژور دریافتند که تفاوت ژنتیکی در میان آنها سبب میشود که سروتونین در بدن افراد مختلف عملکرد متفاوتی داشته باشد.
در حدود یک سوم افراد مورد مطالعه شکل و ظاهر نورونهایی که گیرنده سروتونین دارند متفاوت بود و این مساله سبب میشود که بدن آنها در مقابل درمان با داروهای افسردگی متداول مقاومت نشان دهد.
مغزوافسردگی
به عبارت دیگر ترکیبات ژنتیکی افراد سبب میشود تا سلولهای عصبی آنها شکلهای متفاوتی داشته و در نتیجه در مقابل درمان با داروهای یکسان متفاوت عمل کنند.
این یافتهها علاوه بر اینکه دلایل پاسخ ندادن به درمان در مبتلایان به افسردگی را روشن کرد میتواند راهگشای حل معماهای مشابه در مورد درمان دیگر بیماریها و اختلالات روانی شود.
ناراحتی واکنشی به یک موقعیت خاص است، افسردگی حالت پایدار غیرطبیعی است
ناراحتی معمولا واکنشی است به یک موقعیت دردآور و امری طبیعی و سالم به شمار می رود. در مقابل افسردگی معمولا بدون دلیل خاصی رخ می دهد.
در واقع به هنگام افسردگی لازم نیست به موقعیت خاصی فکر کنیم تا ناراحت شویم یا ناراحتی مان نمود بیشتری پیدا کند، بلکه احساس غمگینی در تمامی موقعیتها با ما همراه است. کمتر می توانیم تمرکز کنیم، به آینده بدبین هستیم، به دلایلی غیرمنطقی خودمان را گناهکار می بینیم و احساس می کنیم درماندگی غیرقابل وصفی وجودمان را فرا گرفته است.
نتیجه گیری
اگر افسردگی بعد از یک موقعیت خاص رخ دهد، احتمالا آن موقعیت تنها یک محرک بوده و نه عامل اصلی. در این حالت واکنش شما به آن موقعیت، مثل مرگ عزیزان، به گونهای افراطی و خارج از کنترل می شود.